جدول جو
جدول جو

معنی پرهیزکاری کردن - جستجوی لغت در جدول جو

پرهیزکاری کردن
(وَ)
پارسائی کردن. پارسا گردیدن. تورع. تعفف. استعفاف. نساکه
لغت نامه دهخدا
پرهیزکاری کردن
پارسایی کردن پارسا گردیدن تورع تعفف
تصویری از پرهیزکاری کردن
تصویر پرهیزکاری کردن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

پرهیز و احتیاط نکردن، برخلاف دستور پزشک یاقواعد پزشکی خوردن غذاهایی که منافی سلامت بدنند
فرهنگ لغت هوشیار